بازی saints row 3 همچون نسخه های قبلی خود در رقابت با بازی gta ساخته شده است که در برخی از موارد هم از gta  پیشی گرفته است اما در نسخه 3 این بازی چند مورد فوق تخیلی هم در بازی وجود دارد که موجب می شود طرفداران بازی با توجه به گرافیک پایین بازی نسبت به gta Ivو ...کمتر شوند.

یکی دیگر از دلایل عقب افتادن saints row 3 از gta موارد غیر اخلاقی بسیاری است که در بازی گنجانده شده است و حتی بعضی از آنها جزو مراحل اصلی بازی هستند.

یکی از خوبی های این بازی نسبت به gta این است که قدرت کنترل ماشین بهتر شده است (نسبت به نسخه 2) لباس های متنوع برای خرید ، خرید خانه های متعدد، پارینگ قایق ، هواپیما و... که این ها برتریت بازی را نسبت به gtaها مخصوصا نسخه IV ثابت می کند.

گرافیک بازی خیلی از gta  عقب تر است، تعداد مغازه هایی که دارد و همینطور گرافیک نسبت به نسخهی 2 همین بازی افتضاح شده است.

بازی بتمن آرکهام سیتی یکی از بهترین بازی ها برای علاقه مندان به بازی های سوم شخص و شخصیت محور می باشد که با گرافیک بالا و داستا جذاب و هیجانی همه را به خود جذب می کند.

دو شخصیت اصلی داستان این بازی بتمن و جوکر می باشند که جوکر دشمن اصلی بتمن می باشد. اگر کسی فیلم batman the dark knight را دیده باشد می فهمد که این بازی شخسیتش به هیچ عنوان همانند شخصیت این فیلم نیست و مردی هیکلی و درشت می باشد که در فیلم بتمن خلاف این را نشان می داد.

در کل بازی جالبی است که از نظر خیلی ها به جای بازی پورتال 2 باید این بازی برنده بهترین بازی پی سی سال 2011 شناخته می شد.

بدون شک می توان گفت از بین بازی های اکشن اول شخص سری بازی های COD بهترین و جذابترینِ بازی ها میباشد که البته برای کسانی که طرفدار سلاح های مدرن امروزی هستند سری بازیهای MW بهترین بازی آنها است. و حالا انتظار به سر رسید و MW3 وارد بازار شد. بازی که در بازیهای اکشن اول شخص به خاطر داستان ها و گرافیک جذابی که دارد از همه برتر بود.

البته هنوز مشکلاتی در این نسخه از بازی COD هم هست:

1- هنگام سینه خیز رفتن شخصیتی خیلی راحت روی زمین می خیزد و ذره ای به خود زحمت نمی دهد و انگار که در حال لیزخوردن است و گاهی از درون جنازه های روی زمین رد می شود

2- نارنجک ها و بمب ها خیلی بی استفاده اند و هیچ کس را از بین نمی برند.

3- ...

بازی به صورت کلی رضایت بخش تر از بازی های اکشن اول شخص دیگر بود

این بازی یکی دیگر از بازی هایی است که شخصیت اصلی آن شخصیتی شناخته شده برای همگان می باشد، داستان آلیس از کودکی همراه خیلی ها بوده است و داستان از این قرار است که دختر بچه ای بنابر اتفاقاتی به سرزمین عجایب می رود و اتفاقات عجیبی برایش می افتد اما در بازی این داستان اگر از اسم آن هم شروع کنیم می فهمیم داستان اصلی آلیس هیچ ارتباطی با این بازی ندارد (madness returns بازگشت دیوانگی( در این بازی آلیس شخصیتی خشن نشان داده شده است که با بسیاری از موجودات عجیب با سلاح های مختلف می جنگد که از جمله این سلاح ها چاقویی خونی و برنده وگلدانی که انتهای آن یک دسته است که با چرخاندن آن تیر پرتاب می شود.

در کل نه داستان بازی نه گرافیک بازی قابل رضایت نمی باشد و بیشتر به بازیهای کودکانه شبیه است تا بازی هایی با رده سنی بالای 15.

بازی پورتال 2 جزو معدود بازی های سه بعدی فوق فکری است که در سال 2011 منتشر شده است. این بازی برای کسانی که از بازی ها انتظار دارند هر لحظه در بازی اتفاقات جالبی بیافتد اصلا توصیه نمی شود زیرا مراحل این بازی تماما فکر است.

گرافیک این بازی قابل رضایت است و در آن باید از هر ذره ای که در اطرافتان وجود دارد برای حل معماهای بازی استفاده کنید.

سرعت در این بازی معنا ندارد و برای علاقه مندان به سرعت در بازی ها بازی کلافه کننده ای محسوب می شود.

این بازی توانست با امکانات بالایش مقام اول بهترین بازی سال 2011 را کسب کند.

در این بازی شما به عنوان یک اسیر جنگی در ابتدای بازی دستگیر می شوید و سپس دشمنان می خواهند شما را بکشند و سرتان را از تنتان جدا کنند که ناگهان یک اژدها به آنجا حمله می کند و شما فرار می کنید در این بازی قبل از ورود به مقر دشمنان باید player دلخواه خود را بسازید. پس از چندی جنگ شما کمی آزاد می شوید و بازی تقریبا به حالت open world در می آید. در این بازی شما هرکاری بخواهید می توانید انجام دهید برای مثال می توانید با دوستان خود دشمن شوید، گل هایی که قابل خوردن هستند را بخورید، وسایل فردی را که کشته اید (از لباس گرفته تا غذا و شمشیر) بدزدید و همینطور بازی را به حالات اول و یا سوم شخص در بیاورید که این مثال های ذکر شده بخش کمی از مثال ها بود.

موضوع داستان کمی با تخیل همراه است و گرافیک بازی آنطور که انتظار می رفت نیست.

ولی در کل لایق انتخاب شدن برای بهترین بازی بود.

این بازی هم یکی از بازی های دو بعدی بسیار زیباست که در آن فقط از رنگ های سیاه و سفید استفاده شده.

کلمه ی لیمبو به معنی جهنم کودکان است و این بازی هم نشانگر همین موضوع است.

داستان بازی از این قرار است که پسر بچه ای کوچک در جهنم کودکان که مانند جنگلی خوفناک می باشد به سر می برد و برای مجازاتش باید امتحانات سختی را که از قبیل رد شدن از یک عنکبوت غول پیکر ، فرار از دست انسان های دیوانه و ... باید با تدبیر و تفکر رد کند و اگر شما نتوانید این کار را برای او انجام دهید او به طرز وحشتناکی مجازات خواهد شد مثلا اگر نتوانید از روی تیغ های مه بر سر راه است بپرید پسرک در آن گیر افتاده و سرش قطع می شود در پایان بعد از تمامی این امتحانات به خواهر کوچک خود می رسد و بازی در این جا تمام می شود این بازی دومین بازی افسرده کننده سال 2011 شناخته شد البته این بازی نیاز به تفکر بساری هم دارد

Driver san francisco

این بازی همانند نسخه های قبلی بازی درایور محوریت اصلی آن رانندگی، سرعت و مسابقات خیابانی بود که البته بر خلاف درایور 2 و 3 که بازیهای موفقی بودند کل بازی فقط در ماشین ها طی می شد یعنی شخصیتی امکان خارج شدن از ماشین و پیاده راه رفتن از این بازی حذف شده بود

شرکت قدرتمند بازی سازی ubisoft ساخت این نسخه از بازی های درایور را بر عهده داشت که واقعا برای علاقه مندان به ماشین سواری و سرعت بی نظیر بود. شرکت ubisoft برای ساخت این بازی هزینه ی زیادی کرده زیرا برای اینکه بتواند از مدلهای مختلف هر اتومبیل در بازی خود استفاده کند امتیاز هر شرکت را خریده است.

البته در drive san Francisco از خشونت و بد آموزی به صورت جدی جلوگیری شده بود و اگر در پیاده رو رانندگی می کردید هیچ وقت نمی توانستید مردم را زیر بگیرید و همه به طرفی فرار می کردند همچنین دزدی از ماشین غیر ممکن بود و فقط می شد با زدن دکمه ی shift ماشین خود را با ماشین یک نفر تعویض کنید.

این بازی نسخه چهارم از بازی assassin می باشد که شرکت سازنده آن شرکت قدرتمند ubisoft می باشد و در این بازی هم کشتن مدم بی گناه موجب مردن شخصیت بازی می شود.

 در تمامی این سری بازیها فردی به نام desmond که می خواهد از گذشتگان خود با خبر شود به همراه یک گروه تحقیقاتی به شبیه سازی این مراحل می پردازند که در نتیجه ما در دنیایی خیالی بازی را انجام می دهیم. شخصیت اصلی بازی Ezio می باشد که در همان محیط مجازی شبیه سازی شده و در سال 1500 به بعد به سر می برد.شخصیت بعدی altair می باشد که به نوعی پدر پدر بزرگ Ezio می باشدو فردی عرب است از فرقه ی اسماعیلیون که امام آخر آنها اسماعیل می باشد.

عده ای از این فرقه در قدیم وجود داشته اند که با کشیدن ماده ی مخدری به نام هشیش دیوانه وار به جنگ با مخالفان خود و دفاع از مردم می پرداختند که ezio نیز عضوی از این گروه بوده در جایی از نسخه ی 1 این بازی می توان فهمید که این بازی کاملا ضد اسلام است (که البته آنها امامان را تا قبل از امام موسی کاظم فبول دارند اما بقیه را خیر) زیرا با معنی کردن بخشی از فیلم این بازی می توان فهمید که همه دارند از حضرت مهدی (عج) سخن می گویند که altair بلند می شود و می گوید که او به جنگی می رود و حضرت مهدی را نابود می کند  با دیدن قسمت 39 از مستند ظهور می توان این موضوع را فهمید.

بدون شک این بازی پس از بازی لیمبو یکی از بهترین بازی های دو بعدی امسال بود (1390) این بازی با سه شخصیت که هر کدام به درد بخشی از بازی می خورند ساخته شده که با زدن دکمه های 1 و 2 و 3 می توان آنها را تغییر داد.

مناظری که در این بازی به نمایش در می آیند بسیار زیبا می باشند و اگر ذره الی هم از نقاشی های مناظر خوشتان بیاید گاهی بازی را رها کرده و فقط به تماشای مناظر بازی می پردازید.

اشکال این بازی داستان ضعیفی است که برای آن انتخاب شده اما برای یک بازی دو بعدی نسبتا خوب است.

در این چند سال بازی های سه بعدی بسیاری ساخته شده اما هنوز بازی هایی چون limbo و trine2 گاهی آدم را بیشتر به خود مجذوب می کنند.